«اصالتسنجی منابع طب روایی: در جستوجوی مؤلف طب الصادقین علیهمالسلام»
(ویرایش و اصلاح گزارش ایکنا)
پنجمین جلسه از دوره آموزشی «مدرسه رمضانی شفاء: گذری بر یافتههای علمی الهیات سلامت» به همت اندیشکده حکمت طبیعی و الهیات سلامت با همکاری فرهنگستان علوم پزشکی ایران، دفتر طب ایرانی و مکمل وزارت بهداشت، دانشکده طب ایرانی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، انجمن علمی دانشجویی الهیات دانشگاه امام صادق (ع) و انجمن علمی علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران، با حضور دکتر عمیدرضا اکبری و با عنوان «اصالتسنجی منابع طب روایی: در جستوجوی مؤلف طب الصادقین علیهمالسلام»، در بستر اسکایروم، در تاریخ ۱۱/۰۱/۱۴۰۳ از ساعت ۲۰ تا ۲۱ برگزار گردید.
در ابتدای جلسه دکتر عمیدرضا اکبری به اهمیت موضوع اصالتسنجی منابع طبی پرداختند و گفتند: در مواجهه با روایات طبی، برخی همه را بیتردید (و حتی گاه به عنوان تنها سند معتبر برای طب) میپذیرند و برخی دیگر به همگی آن روایات نگاه منفی دارند. برای نمونه عباس تبریزیان میگوید: «طب اسلامی نسبت به طب یونانی و اثرش از هر جهت کاملتر است؛ زیرا تحریف نشده است. ما سند داریم نسبت به هر دارویی ولی در هیچ طب دیگری سند وجود ندارد. در طب شیمیایی هیچکس نمیتواند بگوید این دارو برای کیست.» چنین مطلقنگریهای در خور نقد جدی است.
وی ادامه داد: در هر صورت، بخشی از منابع در طب روایی معتبر هستند؛ یعنی انتساب کتاب به مؤلف آن پذیرفتنی است. در این خصوص، برای نمونه، (ابواب الأطعمه و الأشربه از) المحاسن برقی و الکافی کلینی نمونههای مهمی از این دست هستند که در مباحث سلامت و تغذیه میتوانند کارآمد باشند، و پژوهشهایی دربارۀ اصالت آنها در دست است (قربانی، «احمد بن محمد بن خالد برقی در آیینه المحاسن»؛ اکبری و خوروش، «اصالت کتاب الکافی؛ آسیبشناسی تاریخی انتقادها»). در دوران بعدی کتابی مانند مشکاه الأنوار از نمونههایی است که بخش قابلتوجهی از روایات مرتبط با سلامت را گرد آورده است.
نمونه منابع معتبر روایات طبی
دانشآموخته سطح سه حوزه علمیه قم در ادامه افزود: در تعیین اعتبار منابع و درستی انتساب آنها به مؤلفان ادعای، شواهدی مانند یادکردها از مؤلف و اثر در منابع کهن و فهارس، روایات از اثر در دیگر منابع، و تا حدی قرائن درون نسخهها (اجازات و املاء و قرائتها) راهگشا است و سیر انتقال کتاب را نشان دهد. همچنین، بررسی تطبیقی سبک مؤلف و الگوهای سندی و گفتمانی با دیگر آثار میتواند میزان اعتبار یک منبع را -فارغ از میزان اصالت هریک از جرئیات آن- مشخص سازد. ضمن آنکه ابزارهایی مانند زبانشناسی -مثل بررسی کلمات رایجشده در روایات در طول تاریخ- در عصر حاضر هم به تعیین اعتبار کتب کمک میرساند.
منابع نامعتبر یا ضعیف
اکبری در بحث از منابع نامعتبر طب روایی، برای نمونه، به نقد کتاب طب الأئمه (ع) منسوب به فرزندان بسطام پرداختند. به گفته ایشان، عمده راویان صد اسناد طب الأئمه اساسا در هیچ منبعی و حتی در جای دیگر از خود طب الأئمه یافت نمیشود و ظاهراً به جهت تکمیل برخی اسناد ساخته شده باشد. خاصه اینکه نامهای ناشناخته و تکرارناشدنی در سندهای این کتاب به گستردگی برای اتصال طریق به پارهسندهای شناختهشده به کار رفته است. با این حال، اندکمشایخ در صدر اسناد که شناختهشدهاند نیستند، بیشترشان از متهمان به غلواند. ولی تخریج روایات حاکی از دیگر الگوهای سندسازی در اسناد اخیر از طب الأئمه است. اساساً انتساب کتاب طب الأئمه (ع) به فرزندان بسطام نادرست است.
همچنین در ادامه تحقیقاتی در انتقاد از اعتبار رساله ذهبیه منسوب به امام رضا ع، توحید منسوب به مفضل و رساله اهلیلجه، رسائل جابر بن حیان و… معرفی شد. کتابهایی مانند رساله ذهبیه، حدیث اهلیجه و توحید مفضل نیز غیر قابل انتساب به معصومین (ع) هستند. برای اثبات این ادعا میتوان دلایلی مانند اشکالات طریق، انتسابهای موازی، واژگان نامألوف با عصر ائمه (ع) و اشکالات محتوایی را نام برد.
اکبری ادامه داد: کتاب رسائل جابر بن حیان نیز ممکن نیست از اصحاب امام صادق (ع) نقل شده باشد چراکه هیچ نامی از جابر بن حیان در اسناد شیعی وجود ندارد و تنها در فهرست ابن ندیم به او اسنادی داده شده است که با شخصیتی در قرن سوم تناسب دارد. به علاوه، کلمات یونانی و معادلهای فلسفی مذکور در این کتاب، در کنار تعابیر و آموزههای غالیانه، شاهدی دیگر بر عدم صحت انتساب آن کتاب به یکی از یاران امام صادق (ع) به نام جابر بن حیان است.
صحیفه الرضا و طب الرضا از دیگر منابع منسوب به امام و حاوی برخی روایات سلامت هستند که انتساب آنها اشکال دارد. البته کثرت نسخ موجود از یک کتاب، نمیتواند دلیلی بر اعتبار آن باشد؛ چه بسیار پیش میآمده که کتابی تنها به جهت انتسابش به امامان شیعه (ع) نزد عامه مردم از مقبولیت برخوردار شده و استنساخ بسیاری از آن صورت میگرفته است.
انتساب طب الأئمه الصادقین (ع)
این دانشآموخته دانشگاه قم در ادامه به کتاب طب الأئمه الصادقین (ع) اشاره کرد و گفت: این کتاب اساساً به هیچ مؤلفی منتسب نیست؛ گرچه به نظر میرسد در سده چهارم هجری کتابت شده باشد. نسخه مذکور از دو بخش تشکیل میشود که در پایان جزء اول به انتهای آن بخش اشاره و عنوان کتاب بیان میشود. با این حال، بعید نیست دو جزء شدن کتاب به علت مشکلی در صحافی باشد، نه تقسیمی از سوی مؤلف کتاب. در هر صورت، شواهدی از اصالت بسیاری از اسناد کتاب در دست است. اسناد کتاب به سه صورت اسناد کامل، اسناد ناقص، و روایات کاملاً مرسل است، و این چندگانگی نمیتواند حاصل جعل باشد. چون نام مؤلف مشخص نیست، نمیتوان سراغی از مؤلف آن در تراجم شیعه یا اهل سنت گرفت.
به گفته ایشان، از آنجا که در موارد بسیاری از اسناد کتاب، نام ابن همام به چشم میخورد، احتمال انتساب کتاب به ابن همام مطرح شده است. لیکن شواهد سندی، منبعی و طبقاتی نشان می دهد که حدود سه چهارم از کتاب که به ابن همان منسوب نشده، نمی تواند از او باشد، و ابن همام نیز در اسناد کتاب عموماً فقط واسطه نقل از کتاب الطب حمیری است. حتی اسناد مرسل را نمیتوان به ابن همام نسبت داد و او را مؤلف کتاب مذکور دانست. بنابراین، ادعای انتساب این کتاب به ابن همام مردود میباشد.
اکبری در ادامه بحث خود، احتمال انتساب کتاب به هارون بن موسی تلعکبری را بررسی نمود و آن را نیز به دلایل متعددی مخدوش دانست. برابر مطالعه ایشان، اسناد تلعکبری با الگوهای مورد استفاده در طب الصادقین (ع) سازگار نیست. با کنار گذاشتن این گزینه و برخی گزینههای دیگر (مانند ابوالمفضل شیبانی و ابن ماهیار)، احتمال تألیف کتاب توسط ابن شعبه یا نعمانی باقی میماند. اما با مطالعۀ وضعیت مشایخ مؤلف طب الصادقین، نوع دسترسیهای او به منابع و تخریج روایات این کتاب، تنها احتمال انتساب کتاب به ابن شعبه قابل طرح است.
در این راستا این محورها انتساب اثر به اینشعبه را تأیید میکند: مهمترین اسناد مؤلف و رویکرد ابنشعبه حرانی به آنان؛ وضعیت کلی ابتدای اسانید در طب الصادقین؛ مطالعه سندی از عنوان نادر ابوسهل مهرویه در طب الصادقین که شواهدی تعلق آن به ابن شعبه را تأیید میکند؛ تشابه در روش اسناددهی مؤلف طب الصادقین و ابنشعبه؛ مشترکات حدیثی مؤلف طب الصادقین و ابنشعبه حرانی و… ولی این احتمال نیز فعلاً وجود دارد که کتاب از مؤلفی ناشناخته ولی همطبقه و نزدیک به فضای ابن شعبه باشد.
در هر صورت، گاهی ابزارهای اعتبارسنجی، اصالت آثاری مانند طب الصادقین را که وضعیت نسخهای مناسبی ندارند، تأیید کرده و در مقابل، اصالت برخی آثارِ اخیراً مشهور و پرنسخه را رد میکنند.
2 پاسخ
با سلام و احترام
آیا کتاب طب الصادقین نزد شما از منابع معتبر به حساب میآید؟
سلام علیکم و رحمه الله
البته اعتبار امری نسبی است. بله در مجموع میتوان بسیاری از روایات کهن امامی را از این کتاب بازیابی کرد.
برخلاف طب الائمه منسوب به فرزندان بسطام که به خودی خود، اسنادش بسیار مخدوش است.