مرجع مطالعات تاریخ‌پژوهانه کتاب و سنت

«المسجد الأقصی» در روایات امامیه؛ مکانی در آسمان یا در سرزمین شام؟

اشتراک گذاری این مطلب:

بسم الله الرحمن الرحیم

«المسجد الأقصی» در روایات امامیه؛ مکانی در آسمان یا در سرزمین شام؟

امیرحسن خوروش

در قرآن کریم در آغاز سورۀ اسراء آمده است: «بِسْم اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا» (الإسراء: ۱). در خصوص اینکه مراد از «المسجد الأقصی» کجاست، در میان شیعیان بحث‌هایی درگرفته است. مطابق برخی از روایات «المسجد الأقصی» به مکانی در آسمان اشاره دارد، نه مسجدی در سرزمین شام (در فلسطینِ کنونی). قابل توجّه است که در متن قرآن پس از این آیه، بحثی در خصوص بنی اسرائیل شده و در آن بحث آمده است: «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَهِ لِیَسُوءُوا وُجُوهَکُمْ وَلِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّهٍ وَلِیُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِیرًا» (الإسراء: ۷). اگر «المسجد» در این آیه همان «المسجد الأقصی» در چند آیۀ قبل باشد، بی‌تردید «المسجد الأقصی» مکانی بر روی زمین و در ارتباط با بنی اسرائیل است و باید آن را در سرزمین شام دانست.

همچنین قابل توجّه است که در آیات دیگری در مورد سرزمین پیامبرانی که در شام حضور داشته‌اند عباراتی استفاده شده که مشابه عبارت «الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ» در آیۀ معراج است: «وَلِسُلَیْمَانَ الرِّیحَ عَاصِفَهً تَجْرِی بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا وَکُنَّا بِکُلِّ شَیْءٍ عَالِمِینَ» (الأنبیاء: ۸۱). «وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کَانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا کَانَ یَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا کَانُوا یَعْرِشُونَ» «الأعراف: ۱۳۷). بر این اساس، در حدِ آیات قرآن کریم، شواهدی به نفع اینکه مراد از «المسجد الأقصی» در بیت المقدس باشد یافت می‌شود؛ با این حال، مناسب است روایاتی را که درصدد نفی این مسئله هستند، ارزیابی کرد و پس از آن به روایات مخالف آن‌ها نیز توجّه کرد.

 

۱. روایاتی که «المسجد الأقصی» را مکانی در آسمان می‌دانند:

 

الف) روایت سلام حناط عن رجل

در روایتی از سلام حناط از مردی از امام صادق (ع) نقل شده که ایشان گفتند که «المسجد الأقصی» در آسمان است (تفسیر العیاشی، ج۲، ص۲۷۹). در اینجا هم طریق مرحوم عیاشی به سلام حناط معلوم نیست هم راوی میان سلام و امام صادق (ع).

 

ب) روایت اسماعیل جعفی

از خالد (؟) از حسن بن محبوب از محمد بن یسار/ سیار (؟) از مالک/ ابومالک اسدی/ ازدی (؟) از اسماعیل جعفی روایت شده که گفت: «کنت فی المسجد الحرام قاعداً وأبو جعفر ع فی ناحیه فرفع رأسه فنظر إلى السماء مره وإلى الکعبه مره ثم قال: “سبحان الذی أسرى بعبده لیلاً من المسجد الحرام إلى المسجد الأقصى” وکرّر ذلک ثلاث مرات ثم التفت إلی فقال: أیّ شی‏ء یقولون أهل العراق فی هذه الآیه یا عراقی قلت یقولون أسرى به من المسجد الحرام إلى البیت المقدس فقال: لا لیس کما یقولون، ولکنه أسرى به من هذه إلى هذه وأشار بیده إلى السماء وقال ما بینهما حرم‏…» (تفسیر القمی، ج۲، ص۲۴۳). در این روایت مراد از سه عنوان «خالد»، «محمد بن یسار/ سیار»، و «مالک/ أبی مالک الأسدی/ الأزدی» معلوم نیست. البته بخشی از این روایت را شیخ صدوق به اسنادش از محمد بن سنان از ابومالک حضرمی از اسماعیل بن جابر جعفی نقل کرده است (أمالی الصدوق، ص۴۷۸). بر این اساس ممکن است «یسار/ سیار» تصحیف «سنان» باشد و «الأسدی/ الأزدی» نیز ممکن است محرَّف عنوان «الحضرمی» باشد. البته روایت ابومالک حضرمی از اسماعیل جعفی در غیر این مورد یافت نشد؛ لذا نمی‌توان به راحتی پذیرفت که عنوان صحیح، «الحضرمی» باشد. بر این اساس سند این روایت اشکال‌هایی دارد و صحیح نیست.

 

ج) روایت ابوبکر حضرمی

ابن طاووس از کتاب ابن ماهیار نقل می‌کند از احمد بن ادریس از احمد اشعری از حسین بن سعید از فضاله بن ایوب از ابوبکر حضرمی از امام صادق (ع) نقل می‌کند که فرمودند: «أتى رجل إلى أمیر المؤمنین و هو فی مسجد الکوفه و قد احتبى بحمائل سیفه فقال یا أمیر المؤمنین إن فی القرآن آیه قد أفسدت علی دینی و شککتنی فی دینی قال و ما ذاک قال قول الله عز و جل و سئل من أرسلنا من قبلک من رسلنا أ جعلنا من دون الرحمن آلهه یعبدون فهل فی ذلک الزمان نبی غیر محمد ص فیسأله عنه فقال له أمیر المؤمنین ع اجلس أخبرک‏ إن الله عز وجل یقول فی کتابه “سبحان الذی أسرى بعبده لیلا من المسجد الحرام إلى المسجد الأقصى الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا”  فکان من آیات الله التی أراها محمدا ص أنه انتهى جبرئیل إلى البیت المعمور وهو المسجد الأقصى‏…» (الیقین، ص۲۹۴).

ظاهراً در صحّت سند این روایت، بحثی نیست، اما با درنظرگرفتن این نکته که در نزد عموم مسلمین مسلّم است که «المسجد الأقصی» در بیت المقدس است، اما در این روایت هیچ واکنشی از راوی نسبت به اینکه «المسجد الأقصی» در «البیت المعمور» باشد، گزارش نشده، به نظر می‌رسد که می‌توان در متن این روایت تأمل کرد و احتمال داد که متن صحیح آن چیز دیگری باشد:

ابن طاووس حدیثی مشابه با این حدیث را به اسنادش از محمد بن فضیل از ابوالصباح کنانی از امام صادق (ع) نقل می‌کند: «أتى رجل أمیر المؤمنین ع و هو فی مسجد الکوفه قد احتبى بسیفه فقال یا أمیر المؤمنین إن فی القرآن آیه قد أفسدت قلبی و شککتنی فی دینی قال علی ع و ما هی قال قوله عز و جل و سئل من أرسلنا من قبلک من رسلنا هل کان فی ذلک الزمان غیره فقال له علی ع اجلس أخبرک إن شاء الله إن الله عز و جل یقول فی کتابه سبحان الذی أسرى بعبده لیلا من المسجد الحرام إلى المسجد الأقصى الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا فکان من آیات الله عز و جل التی أراها محمدا ص أنه أتاه جبرئیل ع فاحتمله من مکه فوافى به بیت المقدس فی ساعه من اللیل ثم أتاه بالبراق‏ فرفعه إلى السماء ثم إلى البیت المعمور» (الیقین، ص۴۰۵). به نظر می‌رسد این متن باید درست باشد؛ زیرا این متن با دیگر روایات که از مراحل معراج (عروج از مکه به بیت المقدس به آسمان اول به آسمان دوم به آسمان سوم به آسمان چهارم…) می‌گوید سازگارتر است.

همچنین با صرف نظر از روایت ابوالصباح کنانی، در خصوص روایت ابوبکر حضرمی می‌توان احتمال داد که «البیت المعمور» در عبارت «فکان من آیات الله التی أراها محمدا ص أنه انتهى جبرئیل إلى البیت المعمور وهو المسجد الأقصى» تصحیف‌شدۀ «البیت المقدس/ بیت المقدس» باشد. مؤید این احتمال آن است که در روایت ابوالربیع از امام باقر (ع) که فضایی مشابه روایت مروی از امیرالمؤمنین (ع) دارد نقل شده که ایشان پس از آنکه آیۀ نخست سورۀ اسراء را خواندند، فرمودند: «فکان من الآیات التی أراها الله محمدا ص حیث أسرى به إلى بیت المقدس…» (تفسیر القمی، ج۲، ص۲۸۴؛ الکافی، ج۸، ص۱۲۰).

 

۲. روایاتی که از آن‌ها بر می‌آید که «المسجد الأقصی» در بیت المقدس است:

این در بخش به روایاتی توجّه خواهد شد که در آن‌ها شواهدی باشد که نشان دهد «المسجد الأقصی» در بیت المقدس واقع شده است.

 

الف) روایت ابوالربیع شامی

عده من أصحابنا عن أحمد بن محمد بن خالد عن الحسن بن محبوب عن أبی حمزه ثابت بن دینار الثمالی و أبی منصور عن أبی الربیع قال:… فتلا أبو جعفر ع هذه الآیه سبحان الذی أسرى بعبده لیلا من المسجد الحرام إلى المسجد الأقصى الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا فکان من الآیات التی أراها الله تبارک و تعالى محمدا ص حیث أسرى به إلى بیت المقدس أن حشر الله عز ذکره الأولین و الآخرین من النبیین و المرسلین ثم أمر جبرئیل ع فأذن شفعا و أقام شفعا و قال فی أذانه حی على خیر العمل ثم تقدم محمد ص فصلى بالقوم‏… (الکافی، ج۸، ص۱۲۰).

در تفسیر قمی نیز این حدیث با اسناد «حدثنی أبی عن الحسن بن محبوب عن أبی حمزه الثمالی عن أبی الربیع» نقل شده است (تفسیر القمی، ج۱، ص۲۳۲).

در این روایت گفته شده که امام باقر (ع) پس از اینکه آیۀ نخست سورۀ اسراء را که بحث اسراء از «المسجد الحرام» به «المسجد الأقصی» در آن آمده، خواندند از اسراء پیامبر (ص) به بیت المقدس گفته‌اند. روشن است که در چنین سیاقی باید بیت المقدس مساوی با «المسجد الأقصی» باشد یا بر آن مشتمل باشد؛ به ویژه که تعبیر «أسری به إلی» که یادآوردِ تعبیر «أسری بعبده… إلی المسجد الأقصی» دقیقاً بر سر بیت المقدس گذاشته شده است.

 

ب) روایت هشام بن سالم

فحکى أبی عن محمد بن أبی عمیر عن هشام بن سالم عن أبی عبد الله ع قال جاء جبرئیل و میکائیل و إسرافیل بالبراق إلى رسول الله ص… ثم رکبت فمضینا حتى انتهینا إلى بیت المقدس فربطت البراق بالحلقه التی کانت الأنبیاء تربط بها فدخلت المسجد و معی جبرئیل إلى جنبی فوجدنا إبراهیم و موسى و عیسى فیمن شاء الله من أنبیاء الله قد جمعوا إلی‏… (تفسیر القمی، ج۲، ص۳).

در این روایت که درصدد بیان داستان اسراءِ پیامبر خدا (ص) است، آمده که ایشان به بیت المقدس برده شدند و در آنجا «براق» به حلقه‌ای بسته شد و پیامبر (ص) وارد «المسجد» شدند. به نظر می‌رسد «المسجد» در اینجا دقیقاً «المسجد الأقصی» است. بر این اساس، مطابق این روایت «المسجد الأقصی» درونِ بیت المقدس بوده است.

باید توجّه کرد که «الأقصی» در وصف «المسجد» نوعی صفت برای تمایز مکان مقدّس موجود در بیت المقدس از مکان مقدس موجود در مکه (یعنی «المسجد الحرام») باید باشد و ظاهراً «المسجد الأقصی» عَلَم آنجا نیست بلکه بدین جهت که مکان مقدّس موجود در بیت المقدس نسبت به موقعیت مسلمانان در زمان نزول سورۀ اسراء دورتر از «المسجد الحرام» بوده بلکه دورترین مکان عبادی شناخته‌شده نزد مسلمانان بوده، چنین تعبیری برای آن به کار برده شده است. شاهد این مطلب آن است که در آیۀ هفتم سورۀ اسراء که دیگر خبر از یک «مسجد» است و بحثی دربارۀ «المسجد الحرام» نیست که بخواهد مسجدِ موجود در بیت المقدس با آن خلط شود، تعبیر «المسجد الأقصی» برای آن مکان استفاده نشده و تنها تعبیر «المسجد» آمده است.

 

ج) روایت ابن ماهیار

الباب فیما نذکره عن محمد بن العباس بن مروان الثقه الثقه من کتابه المقدم ذکره فی تسمیه جبرئیل و بعض أنبیاء الله جل جلاله علیا أمیر المؤمنین و قائد الغر المحجلین و سید المسلمین من تفسیر سوره سبحان الذی أسرى بعبده لیلا من المسجد الحرام إلى المسجد الأقصى روینا ذلک بإسنادنا المقدم ذکرها عن محمد بن العباس بن مروان المذکور فقال فی کتابه المعتمد علیه المشار إلیه ما هذا لفظه حدثنا أحمد بن إدریس قال حدثنا محمد بن أبی القاسم المعروف بماجیلویه قال حدثنا محمد بن الحسین بن أبی الخطاب قال و حدثنا محمد بن حماد الکوفی قال حدثنا نصر بن مزاحم عن أبی داود الطهوی عن ثابت بن أبی صخره عن الرعلی عن علی بن أبی طالب ع و إسماعیل بن أبان عن محمد بن عجلان عن زید بن علی قالا قال رسول الله ص… فلما جزت الرجل و انتهیت إلى بیت المقدس إذا أنا برجل أحسن الناس وجها و أتم الناس جسما و أحسن الناس بشره قال فلما نظر إلی قال السلام علیک یا نبی و السلام علیک یا أول مثل تسلیم الأول قال فقال لی جبرئیل یا محمد رد علیه فقلت و علیک السلام و رحمه الله و برکاته قال فقال یا محمد احتفظ بالوصی ثلاث مرات علی بن أبی طالب المقرب من ربه الأمین على حوضک صاحب شفاعه الجنه قال فنزلت عن دابتی عمدا قال فأخذ جبرئیل بیدی فأدخلنی المسجد فخرق بی الصفوف و المسجد غاص بأهله‏… (الیقین، ص۲۸۸).

این روایت هم بر اساس توضیحی که در روایت پیشین گذشت، دلالت دارد بر آن که «المسجد الأقصی» درون بیت المقدس واقع شده است.

 

د) روایت مفضل

عن المفضل قال قلت لأبی عبد الله ع… فقلت له: إن مسجد الکوفه لقدیم فقال: نعم و هو مصلى الأنبیاء و لقد صلى فیه رسول الله ص حیث انطلق به جبرئیل على البراق، فلما انتهى به إلى دار السلام و هو ظهر الکوفه و هو یرید بیت المقدس، قال له: یا محمد هذا مسجد أبیک آدم و مصلى الأنبیاء، فانزل فصل فیه، فنزل رسول الله ص فصلى، ثم انطلق به إلى البیت المقدس فصلى ثم إن جبرئیل عرج به إلى السماء… (تفسیر العیاشی، ج۲، ص۱۴۶).

در این روایت که در صدد بیان فضل کوفه است، گفته شده پیامبر (ص) در مسیر رفتن به بیت المقدس در مسجد کوفه نماز خواندند. عبارت «وهو یرید بیت المقدس» نشان می‌دهد که مقصدِ نهایی اسراء پیامبر (ص)، بیت المقدس بوده و عبارت «ثم انطلق به إلى البیت المقدس فصلى ثم إن جبرئیل عرج به إلى السماء» نشان می‌دهد که ایشان پس از رسیدن به مقصد نهایی اسراء، به معراجِ آسمانی رفته‌اند. در آیۀ نخست سورۀ اسراء نیز مقصد اسراء، «المسجد الأقصی» دانسته شده است. در واقع این روایت هنگامی که به آیه ضمیمه شود، نشان می‌دهد که بیت المقدس مساوی با «المسجد الأقصی» است یا بر آن مشتمل است و مقصد اسراء و مبداء معراج بوده است.

 

هـ) روایت عبد الصمد بن بشیر

عن عبد الصمد بن بشیر قال: سمعت أبا عبد الله ع یقول أتى جبرئیل رسول الله ص و هو بالأبطح بالبراق… ثم زف به من بیت المقدس إلى السماء… (تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۵۹).

این روایت نیز مانند روایت پیشین نشان می‌دهد که بیت المقدس مقصد اسراء و مبداء معراج بوده است. پس هنگامی که این روایت را با آیۀ نخست سورۀ اسراء تطبیق دهیم، بیت المقدس مرتبط می‌شود با «المسجد الأقصی» که مقصدِ اسراء است.

 

و) روایت عبد الله بن یحیی کاهلی

محمد بن یحیى عن أحمد بن محمد عن علی بن الحکم عن عبد الله بن یحیى الکاهلی عن أبی عبد الله ع‏ فی قول الله عز و جل و ما تغنی الآیات‏ و النذر عن قوم لا یؤمنون‏ قال لما أسری برسول الله ص أتاه جبرئیل بالبراق فرکبها فأتى بیت المقدس فلقی من لقی من إخوانه من الأنبیاء ع ثم رجع فحدث أصحابه أنی أتیت بیت المقدس و رجعت من اللیله و قد جاءنی جبرئیل بالبراق فرکبتها و آیه ذلک أنی مررت بعیر لأبی سفیان على ماء لبنی فلان و قد أضلوا جملا لهم أحمر و قد هم القوم فی طلبه فقال بعضهم لبعض إنما جاء الشام و هو راکب سریع و لکنکم قد أتیتم الشام و عرفتموها فسلوه عن أسواقها و أبوابها و تجارها فقالوا یا رسول الله کیف الشام و کیف أسواقها قال‏ کان رسول الله ص إذا سئل عن الشی‏ء لا یعرفه شق علیه حتى یری ذلک فی وجهه قال فبینما هو کذلک إذ أتاه جبرئیل ع فقال یا رسول الله هذه الشام قد رفعت لک فالتفت رسول الله ص فإذا هو بالشام بأبوابها و أسواقها و تجارها فقال أین السائل عن الشام فقالوا له فلان و فلان فأجابهم رسول الله ص فی کل ما سألوه عنه فلم یؤمن منهم إلا قلیل و هو قول الله تبارک و تعالى و ما تغنی الآیات و النذر عن قوم لا یؤمنون‏ ثم قال أبو عبد الله ع نعوذ بالله أن لا نؤمن بالله و برسوله آمنا بالله و برسوله ص (الکافی، ج۸، ص۳۶۴؛ مشابه: تفسیر العیاشی، ج۲، ص۱۳۷).

این روایت نیز مانند روایات پشین مقصد اسراء پیامبر (ص) را بیت المقدس در شام دانسته است.

 

ز) روایت حدید بن حکیم

علی بن إبراهیم عن أبیه عن أحمد بن محمد بن أبی نصر عن أبان بن عثمان عن حدید عن أبی عبد الله ع قال: لما أسری برسول الله ص أصبح فقعد فحدثهم بذلک فقالوا له صف لنا بیت المقدس قال فوصف لهم و إنما دخله لیلا فاشتبه علیه النعت فأتاه جبرئیل ع فقال انظر هاهنا فنظر إلى البیت فوصفه و هو ینظر إلیه ثم نعت لهم ما کان من عیر لهم فیما بینهم و بین الشام ثم قال هذه عیر بنی فلان تقدم مع طلوع الشمس یتقدمها جمل أورق أو أحمر قال و بعث قریش رجلا على فرس لیردها قال و بلغ مع طلوع الشمس قال قرطه بن عبد عمرو یا لهفا ألا أکون لک جذعا حین تزعم أنک أتیت بیت المقدس و رجعت من لیلتک (الکافی، ج۸، ص۲۶۲).

این روایت نیز مانند روایات پیشین، مقصد اسراء را بیت المقدس در شام می‌داند. سند این روایت، صحیح است.

 

ح) روایت ابان بن عثمان

حدثنا الشیخ الفقیه أبو جعفر محمد بن علی بن الحسین بن موسى بن بابویه القمی رحمه الله قال حدثنا أبی رضوان الله علیه قال حدثنا علی بن إبراهیم عن أبیه إبراهیم بن هاشم عن محمد بن أبی عمیر عن أبان بن عثمان عن أبی عبد الله جعفر بن محمد الصادق ع قال: لما أسری برسول الله ص إلى بیت المقدس حمله جبرئیل على البراق فأتیا بیت المقدس و عرض إلیه محاریب الأنبیاء و صلى بها و رده فمر رسول الله ص فی رجوعه بعیر لقریش و إذا لهم ماء فی آنیه و قد أضلوا بعیرا لهم و کانوا یطلبونه فشرب رسول الله ص من ذلک الماء و أهرق باقیه فلما أصبح رسول الله ص قال لقریش إن الله جل جلاله قد أسرى بی إلى بیت المقدس و أرانی آثار الأنبیاء و منازلهم و إنی مررت بعیر لقریش فی موضع کذا و کذا و قد أضلوا بعیرا لهم فشربت من مائهم و أهرقت باقی ذلک فقال أبو جهل قد أمکنتکم الفرصه منه فسألوه [فاسألوه‏] کم الأساطین فیها و القنادیل فقالوا یا محمد إن هاهنا من قد دخل بیت المقدس فصف لنا کم أساطینه و قنادیله و محاریبه فجاء جبرئیل فعلق صوره بیت المقدس تجاه وجهه فجعل یخبرهم بما یسألونه عنه‏… (أمالی الصدوق، ص۴۴۸).

این روایت نیز مانند روایات پیشین، مقصد اسراء را بیت المقدس می‌داند. در این روایت همچنین تصریح شده که پیامبر (ص) به مشرکان گفتند که خداوند ایشان را به بیت المقدس برده است. سند این روایت، صحیح است.

 

بر اساس آنچه گفته شد، به نظر می‌رسد که معراج پیامبر (ص) از مکه به بیت المقدس در شام رخ داده و پس از آن، ایشان از بیت المقدس به آسمان عروج کرده‌اند. همچنین «المسجد الأقصی» ظاهراً در بیت المقدس که قبلۀ نخستین مسلمین است، واقع شده است. گفتنی است آنچه گفته شد، به این معنا نیست که نماز در بیت المقدس از مسجد کوفه افضل باشد بلکه از روایات فهمیده می‌شود که اگرچه نماز در بیت المقدس فضیلت ویژه‌ای دارد، نماز در مسجد کوفه بر آن ترجیح دارد. همچنین فضیلت شام ارتباطی با فضل اهل شام ندارد؛ چنانکه در روایتی از داود رقی از امام صادق (ع) نقل شده است: «کان أبو جعفر ع یقول نعم الأرض الشام و بئس القوم أهلها» (تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۰۵؛ قصص الأنبیاء، ص۱۸۶).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *