نسبت اخبار عامه و فرق با سنت حدیثی امامیه
عمیدرضا اکبری
رویکردی نزد برخی از متدینان رایج است که در عین خوشبینی حد اکثری به هر خبر منسوب به امامان در منابع شیعه، اخبار نبوی عامه را به کلی فاقد اعتبار و یا دست کم غیر قابل توجه میدانند. البته چنانکه گزیری از آن نیست، در مواردی که اخبار عامه را موافق رأی خود یابند و یا در مقام احتجاج، به راحتی بدان استناد میجویند. این دیوار کشی بین مرویات فرق مختلف پشتوانه محکمی ندارد. البته، طبعا عموم عالمان امامی بنا بر قرائنی به اعتبار بالاتر منابع خود، و ضعف بالاتر منابع فرق دیگر اعتقاد دارند؛ اما دیدگاه پیشگفته نیز بنا بر دلایل متعددی صحیح نیست:
۱- احادیث معصومین ع در مورد اخبار عامه
باید در نظر داشت دلیل عقلی و نقلی محکمی نداریم که منابع سنی را به کلی رد نماید، بلکه خلافش دلیل داریم و رد کامل معقول هم نیست. در بابی در بحار الأنوار در موضوع روایات متعددی، سخن از وجود اخبار صحیح در میان عامه دارد (بحار الأنوار، ط – بیروت، ج۲، ص۲۱۴ باب ۲۸ ما ترویه العامه من أخبار الرسول ص و أن الصحیح من ذلک عندهم ع و النهی عن الرجوع إلى أخبار المخالفین و فیه ذکر الکذابین: اخبار نخستین باب، نمونه خبر۲). در عین حال در ادامه محور امر و فصل الخطاب را اهل بیت علیهم السلام معرفی میکند. مرحوم علامه مجلسی در تفسیر مطلب میگوید یعنی معیار آن اخبار (صحیح از غیر صحیح) نزد اهل بیت ع است، و این اخبار بدون مراجعه به اهل بیت ع سودی نمیرساند. (بحار الأنوار، ج۲، ص۲۱۵) بر این اساس روایات ناظر به سود نبردن غیر شیعیان اهل بیت ع از اخبار است، نه نفی کلی امکان استفاده از اخبار عامه. (این نکته به ویژه در خبر۵ آمده است.)
همچنین، روایات انحصار علم به اهل بیت ع (نمونه: وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۶۲ باب وجوب الرجوع فی جمیع الأحکام إلى المعصومین ع) صراحتی در نهی کلی از اخبار معصومین به نقل از عامه ندارد. هر چند ممکن است محدودیتهایی را در این زمینه انشا کند. شاید بر اساس این اخبار (نمونه: وسائل، همان، خبر ۱۶) و اخبار بابیت ائمه ع نسبت به رسول اکرم ص، بعضی میان اخبار نبوی عامه و اخبار ایشان از ائمه ع تفصیل قائل شدهاند. (طوسی، العده فی أصول الفقه، ج۱، ص۱۲۹، ۱۴۹)
بر اساس اخبار پیشگفته، وقتی اصحاب از وجود اخبار صحیح شیعه نزد عامه میپرسند، امام آن را تأیید میکنند. (نمونه: بحار الأنوار، ج۲، ص۲۱۵، خبر۸) و با وجود اخبار بسیاری که اصحاب اخبار عامه را حتی نزد امام روایت میکنند، یا از اصالت یا دلالتشان میپرسند، شاهدی از نهی کلی از این اخبار نیافتیم، جز آنکه در هر مورد صحت و یا کذب خبر عامه یا معنای آن را روشن میساختند. بعضی از این اخبار تأیید اجمالی امام نسبت به بعضی از اخبار عامه با وجود سوال کلی اصحاب در این زمینه است. (نمونه: بصائر الدرجات، ج۱، ص۳۶۳)
بعضی از اخبار مورد استناد در راستای نهی کلی از اخبار عامه:
- خبر۹ از همان باب بحارالانوار (ج۲، ص۲۱۵) صراحتی در غضب امام در برابر نقل از عامه ندارد، بلکه اظهر در خشم در برابر تقابل با گفتار ائمه ع و یا توهم نیاز امام به اخبار عامه است.
- و خبر ۱۰ نیز با وجود ضعف شدید سند آن، در نهی از رفتن به مجالس عامه و استماع از ایشان است و نهی کلی از اخبار واصله است.
- همچنین، اخبار متعددی تأکید بر این دارد که در اخذ معالم دین تنها به اهل بیت ع یا برخی از شیعیان خاص مراجعه شود و از مخالفان نهی شدید مینماید. (نمونه: صفات الشیعه، ص۱۶ و رجال الکشی، ص۴/ ح۴) و در بعضی از این اخبار به فقهای خاص (رجال الکشی، ص۴۸۳، ۴۹۰، ۴۹۱ و ۴۹۵) و با شرایطی ویژه (رجال الکشی، ص۵/ ح۷) ارجاع میدهد، که این شرایط سخت و سنگین ظاهراً ناظر به شروط کلی راویان اخبار نیست. همچنین، بعضی از این اخبار، تنها در نهی از مراجعه به عامه صراحت دارد؛ نه در عدم وجود ملاک در تشخیص صحت و سقم روایات آنان.
- بعضی از اخبار نیز شرایط سخت مواجهه با اخبار عامه از رسول الله ص را بیان نموده و مواردی چون وجود جعل، متشابهات، عام و خاص، و منسوخات در آن اشاره میکند، (مانند خبر مشهور منقول از سلیم) که البته روایات منسوب به ائمه علیهم السلام نیز از این موارد در امان نمانده، و اخبار پیش گفته صراحتی در نهی کلی ندارد. و موارد بسیاری از روایات نهی از عامه، نیز تنها صراحت در تحذیر از اقوال و عقاید عامه دارد. (نمونه: الکافی، ج۱، ص۴۲۹) و مشابه آن در تحذیر از فرق متعددی وجود دارد. با این وجود اگر اخبار این فرق از معصومان ع علم آور باشد، اصحاب بدان عمل نمودهاند. (نمونه عمل به کتب شلمغانی و بنی فضال: الغیبه للطوسی، ص۳۹۰ و استنادات بسیار ایشان به اخبار فطحیه و واقفه و…)
همچنین، اخذ به قاعده مخالفت با عامه در غیر مقام تعارض دلیل روشنی ندارد.
شواهدی صریح در مطلق نبودن نهی از اخبار عامه:
بعضی از علما مانند شیخ طوسی اخبار فرق مختلف از ائمه ع را با وجود موافق از اخبار موثق میپذیرند. حتی شیخ طوسی معتقد است، امامیه در احکامی که حکمی از آن از امامیه نرسیده است، به اخبار عامه عمل کردهاند. و وجه آن را استناد به روایتی از امام صادق ع میداند. (و إن لم یکن من الفرقه المحقه خبر یوافق ذلک و لا یخالفه، و لا یعرف لهم قول فیه، وجب أیضا العمل به، لما روی عن الصادق علیه السلام أنه قال: «إذا نزلت بکم حادثه لا تجدون حکمها فیما رووا عنا فانظروا إلى ما رووا عن علی علیه السلام فاعملوا به» و لأجل ما قلناه عملت الطائفه بما رواه حفص بن غیاث، و غیاث بن کلوب، و نوح بن دراج، و السکونی، و غیرهم من العامه عن أئمتنا ع… العده فی أصول الفقه، ج۱، ص۱۴۹)
گرچه این روایت تنها از همین طریق به دست ما رسیده و اصالت آن در خور بررسی بیشتر است، ولی شواهد عمل برخی اصحاب به روایات فقهی عامه در آثار موجود است. احتجاج در برابر عامه و یا حتی اکثار شواهد اخبار امامی در متون فرق از دیگر مواردی است که توجه اصحاب را به اخبار عامه جلب نموده است. مرحوم شیخ حر اخبار مستندات این رویکرد را گرد آورده، و از شواهد خلافش پاسخ گفته است. (إثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج۱، ص۴۵) البته این رویکرد در خور نقد است، ولی سخن این است که بسیاری از قدما روایات عامه را به نحو مطلق منهی نمیدانستهاند. گفتنی است در برخی از اخبار دیگر صریحاً از متفردات عامه در فضائل و برخی مسائل اعتقادی نهی شده است. (عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۱، ص۳۰۴)
بر این اساس سیره بسیاری از عالمان متقدم و یا متأخر امامیه بر توجه به بسیاری از اخبار عامه مثلاً در تفسیر و یا حتی در قواعد فقهیه بوده است، (نمونه شواهد: باقری، «کارکردهای نقل روایات اهلسنّت در منابع شیعی با تکیه بر روایات تفسیری». نیز نک: همو، «حدیث موثق و اعتبار آن نزد دانشمندان امامی»؛ مهدی جلالی و سمانه رباطی، «بررسی تطبیقی روش ابن غضایری، شیخ طوسی و نجاشی در تعامل با راویان غیر امامی»)
۲- امامیه و بدهوبستانهای منابع فرق
منابع فرق مختلف -چنانکه که برخی میپندارند- از یک دیگر جدا نیستند. از نکات مهم در مورد منابع فرَق میزان داد و ستدهای میان آن هاست. فرَق مختلف روایات بسیاری از یکدیگر میگیرند.
نمونه شواهد عمومی تأثیرات روایات عامه بر امامیه متقدم
غیر از شواهد پیشین، نمونههای روایت اصحاب ائمه ع از راویان عامه در مصادر شیعه بسیار زیاد است. در حدی که در روایاتی به صراحت گفته شده که شیعه قبل از امام باقر ع حلال و حرام خود را از عامه میگرفتند. (ثُمَّ کَانَ أَبُو جَعْفَرٍ وَ کَانَتِ الشِّیعَهُ قَبْلَهُ لَا یَعْرِفُونَ مَا یَحْتَاجُونَ إِلَیْهِ مِنْ حَلَالٍ وَ لَا حَرَامٍ إِلَّا مَا تَعَلَّمُوا مِنَ النَّاس… رجال الکشی، ص۴۲۵؛ و نک: تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۵۲؛ الکافی، ج۲، ص۲۰) طبعاً این خبر آن روش را مطلوب معرفی نمیکند. اما از آن سو اصحاب آن دوره را یکسره غرق در حرام هم نمیشمارد. پس از این دوره نیز باز رابطه اصحاب ائمه ع با اخبار عامه قطع نشد. هر چند که فارغ از درستی و نادرستی اصل این رویکرد، اجمالا خالی از آسیبهایی نبوده است. در این جا این گزارشی از ابن ابی عمیر در مورد در هم آمیختگی اخبار عامه و شیعه در خور توجه است:
عَلِیُّ بنُ مُحَمَّدٍ القُتَیبِیُّ، قَالَ، قالَ أَبُو مُحَمَّدٍ الفَضلُ بنُ شاذانَ، سالَ أَبِی رَضِیَ اللَّهُ عَنهُ، مُحَمَّدَ بنَ أَبِی عُمَیرٍ، فَقالَ لَهُ: إِنَّکَ قَد لَقِیتَ مَشایِخَ العامَّهِ فَکَیفَ لَم تَسمَع مِنهُم فَقالَ قَد سَمِعتُ مِنهُم، غَیرَ أَنِّی رایتُ کَثِیراً مِن أَصحابِنا قَد سَمِعُوا عِلمَ العامَّهِ وَ عِلمَ الخاصَّهِ فاختَلَطَ عَلَیهِم حَتَّى کانُوا یَروُونَ حَدِیثَ العامَّهِ عَنِ الخاصَّهِ وَ حَدِیثَ الخاصَّهِ عَنِ العامَّهِ، فَکَرِهتُ أَن یَختَلِطَ عَلَیَّ، فَتَرَکتُ ذَلِکَ وَ أَقبَلتُ عَلَى هَذا. (رجال الکشی، ص۵۹۱/ ح۱۱۰۵)
در میان بزرگان عصر غیبت نیز مثلاً شیخ صدوق ره در آثار غیر فقهی خود بسیار زیاد از عامه و زیدیه روایت میکند، و بسیاری از مشایخ غیر اصلی او غیر امامی هستند. که مواردی از آن در آثار فقهی او و یا حتی مطرح ترین آثار مانند کافی و خصوصاً تهذیب الاحکام وجود دارد. برخی از فصول امالیهای عالمان متقدم گاه بر محور اخبار عامه است. یا مثلاً خیلی عظیم اخبار در زمینه ملاحم و مصائب در آثار شیخ صدوق و امالی شیخ و ارشاد مفید و… عامی است.
در این میان روایات متفردی با اسناد ناقص و یا راویان متهم و مجهول در دست است، که تشخیص خاستگاه نخستین آن نیز گاه چندان آسان نیست. و البته متأسفانه گاه بعضی از روایات فرق که در مصادر متقدم امامیه راه یافته، از متفردات آن فرق است، که با ابواب اخبار امامی در آمیختهاند.
این در حالی است که در منابع دوران بعد گاه این اختلاط شدت بیشتری نیز یافته است. با فاصله گرفتن از سدههای نخستین فراوان اتفاق افتاده است که علمای امامیه بدون شناخت از فرق باطنیه شیعی، آثار مجهولی از مخمسه و اسماعیلیه و نصیریه را امامی تلقی میکردهاند. گذشته از قدمای امامیه، این آثار عموماً در میان فقهای سرشناس دوران میانی نیز جایگاهی نداشته است. اما از حدود دوره صفویه بسیاری از این آثار فرق که مؤلف آنها ناشناخته بود، در جوامع روایی این دوره راه یافتهاند. در این میان گرچه اخبار علم فقه شیعه به خاطر اتقان بیشتر مبانی مصونتر مانده است، اما در دیگر علوم، جریان تسامح در امر حدیث گاه بیشتر به این روند دامن زده است، و افرادی غیر محقق احادیثی کاملاً مجهول که پیشینه آن در هیچ فرقهای معلوم نیست را به آثار عوامانه افزودهاند.
راویان غیر امامی در منابع امامی
بخشهای زیادی از مصادر شیعه و یا قرائن مؤثر در فهم اخبار امامی، توسط عامه و فرق غیر امامی حفظ شده است:
- مرحوم شیخ طوسی در مقدمه فهرست میگوید: «… أنّ کثیرا من مصنّفی أصحابنا و أصحاب الأصول ینتحلون المذاهب الفاسده و إن کانت کتبهم معتمده.» (طوسی، فهرست کتب الشیعه، ص۴)
- در فهارس شیعی شخصیتهای غیر امامی متعددی به عنوان مصنفان برای امامیه معرفی شدهاند: مانند ابن عقده (طوسی، فهرست کتب الشیعه، ص۶۸، ابن الغضائری، الرجال، ص۱۱۱)، طبری ( نجاشی، رجال، ص۳۲۲) و…
- برخی از مشایخ غیر امامی راوی بسیاری از اصول اصحاب بودهاند. حمید بن زیاد (طوسی، فهرست کتب الشیعه، ص۱۵۵)، احمد بن هلال (همان، ص۸۳)، علی بن الحسن الطاطری (همان، ص۲۷۲) و یا راویانی چون عبد الرزاق صنعانی راوی کتاب ابان و…
کلمات شیخ طوسی در عده نیز پیشتر گذشت.
اخبار و آثار برجامانده امامی در منابع فرق
- درصد قابل توجهی از تواریخ امامان که بسیاری اوقات جنبه کلامی ندارد، تنها در میراث عامه برجامانده است. بخشهای مهمی از مقتل ابومخنف و یا آثار تاریخی کلبی و یا نصر بن مزاحم در مصادر تاریخی عامه مانند تاریخ طبری بر جای مانده است. امالی الخمیسیه و امالی ابن الشجری نیز حاوی اخبار مسندی در زمینه مقتل شهدا است. این اطلاعات در سیرهشناسی معصومان نیز بسیار مهم است (غیر از آثار بسیار عالمان امامی در سیرهنگاری متکی به منابع عامه، به طور خاص، نک: میرزایی و صفری، تاثیر منابع تاریخی اهل سنت در مطالعات سیره شناسی ائمه؛ مطالعه موردی سیره امام سجادع و تاریخ مدینه دمشق ابن عساکر، تاریخ نگری ۱۸، ۱۳۹۵ش.)
- بسیاری از اطلاعات راویان امامیه در مصادر تاریخ و رجال عامه برجامانده است. کتاب بسیار ارزنده مرحوم ابن ابی طی از منابع رجال و تراجم عامه بازسازی شده است.
- برخی از منابع تفسیری غیر امامی مانند شواهد التنزیل و تفسیر حبری اسناد بسیاری از مصادر امامیه را بازتاب داده است، که گاه اصل آن در دست ما نیست. و یا آنکه اخبار برجامانده در نسخ ما بدون سند است. (مانند اسناد نسخه ناقص تفسیر مرحوم عیاشی و تفسیر فرات از مائلان به زیدیه در شواهد التنزیل و تفسیر حبری). تفسیر ثعلبی نمونهای دیگر از آثار عامه است که به تفاسیر متقدم شیعه نیز توجه داشته است.
- بسیاری از فضائل نگاران عامه اخبار مصادر امامی را در کتب خود گنجاندهاند. مانند حموئی در فرائد السمطین، خوارزمی در مناقب، ابن شهاب در موده القربی، دیلمی در الفردوس و…
- همچنین از منابع فرق شیعی غیر امامی، مثلاً در تیسیر المطالب مؤلف زیدی از پدرش از مرحوم ابن الولید و نیز حمزه بن القاسم العلوی بسیار روایت میکند؛ حتی گاه با تعبیر رضی الله عنه. و در این میان گاه اسنادی برای اخبار مرسل مهمی در منابع امامی ارائه داده است. (مانند خبر مشهور مرسل «من أخذ دینه عن أفواه الرّجال» در مقدمه کافی و تصحیح الإعتقادات مفید، و مشابهش در مقدمه الغیبه نعمانی، که متنی مشابه با سندی متصل در تیسیر المطالب فی أمالی أبی طالب، ص۲۱۶ آمده است.نمونه دیگر: ص۲۱۳). کتاب زیدی المحیط نیز بخشهایی از نوادر الحکمه را روایت کرده که در منابع امامی ناقص برجامانده است.
- پارههایی از کتاب معرفه الباری احمد بن علی عقیقی در کتاب شدیداً غالیانه نصیری حقائق اسرار الدین برجامانده که قرائن نشان میدهد، مؤلف در نقل این روایات و یا روایات کتاب کافی با همان اسناد متداول دس ننموده است. (او نقلهای متعددی نیز از محمد بن همام و ابن عقده و محمد بن عبد الله بن جعفر حمیری، احمد بن هوذه و… دارد.) اثری مانند الایضاح قاضی نعمان اسماعیلی نیز میتواند در شناسایی برخی مصادر حدیث امامیه کمک کند.
- البته برخی از این آثار گرچه احادیث بسیاری از امامیه را در خود جای داده، اما به دلیل تأخر و کم دقتی مؤلف در بازسازی اسناد امامی اهمیت بالایی ندارد. مانند ینابیع الموده و البته شیوع احتجاج برخی از غیر محققین به آن به عنوان مصدری عامی جای تعجب دارد.
بر این اساس میتوان گفت مشکل دیگر خالصانگاری منابع فرق و جدایی آنها از یکدیگر و منابع امامی، غفلت از یک بام و دو هوایی این مطلقنگری است. مثلاً برخی در ناحیه اخبار مصائب و ملاحم به نحو بسیار گسترده به اخبار عامه استناد میجویند؛ اما از آن سو تاریخ عامه را کاملاً نامعتبر میانگارند! و یا در تأیید اخبار ضعیف منابع عامه را مورد توجه قرار میدهند، ولی در ناحیه ضعف، تعارض تک خبر منبع شیعی با اخبار نزدیک به تواتر عامه برایشان اهمیتی ندارد. بسیاری از جزئیات واقعه عاشورا و مصائب اهل بیت ع را عامه و زیدیه ثبت کردهاند. آیا ایشان همه را دور میریزند؟ چرا؟!
۳- کارکردهای دلالی و صدوری اخبار فرَق
- از استفادههای شایع از منابع فرق در زمینه اختلاف نسخ، افتادگی نقلها، و تقطیعات است. گاه نقلهایی در منابع امامیه و غیر امامیه وجود دارد، اما در نسخه یکی از فرقهها ابهاماتی است، که با مراجعه به دیگری رفع میشود.
- در روایات بسیاری از اهل بیت ع در مورد اخبار عامه و فرق توضیحاتی داده شده است، اما به دلیل اختصار نقل مقصود کاملاً روشن نیست. با مراجعه به منابع آن فرق میتوان موضوع مورد بحث در آن احادیث اهل بیت ع را به خوبی دریافت.
- از دیگر وجوه بررسی منابع فرق، فهم شرح بعضی اخبار و یافتن بعضی از احتمالات در معانی احادیث و یا کشف جهت صدور از طریق قرائن حفظ شده در آثار ایشان است، هم چنان که با بررسی کتب عامه موارد تقیه در معارضات اخبار شیعی و یا طرح مخالفان برای تحریف روایات فضائل اهل بیت ع در منابع شیعه روشن تر میشود، (که در حدیث ابن ابیمحمود بدان اشاره شده است.) در نقد کتب غلات هم دس آنان در روایات اعیاد، فضائل و مطاعن اصحاب و… روشن تر میشود. که البته در هر بحث باید روایات معتبر ائمه ع حاکم باشد.
- قرائن تقویت صدور برخی از احادیث و گزارشهای امامی نیز از دیگر فوائد مراجعه به اخبار فرق است.
مثلاً بسیاری از اخباری را که امامیه در تأیید عقاید خود میآورد، از منظر تاریخی داعیه جعل در آن منتفی نیست. ولی وقتی همان اخبار را فرق بیطرف و یا مخالف هم روایت نمودهاند، حتی از منظر برون دینی هم میتوان اصالت اخبار را نشان داد. مانند اخبار دوازده امام در منابع عامه، و یا بعضی از اخبار فضل اهل بیت ع به طرق ایشان.
محمد بن سلیمان کوفی زیدی در کتاب مناقب و ابن البطریق در خصائص الوحی المبین اخبار فضل اهل بیت ع را از منابع عامه گرد آوردهاند. گرچه مراجعه غیر روشمند به این دست آثار آسیبهای بسیاری دارد، اما با عنایت به اخبار معتبر اهل بیت ع در این زمینه، در جهت نشان دادن حقانیت مذهب در برابر فرق بسیار مؤثر است.
همچنین، برخی از طعنهای امامیه بر فرق دیگر نیز وضعیت مشابهی دارد. مثلا بعضی از روایات و متقدمین و اصحاب اهل بیت ع غلات را متهم به تناسخ، حلول، وحدت وجود، اباحیگری و انحرافات دیگر نمودهاند. که با مراجعه به مصادر غلات شواهد روشن گفتار این بزرگان را مییابیم و در مییابیم که ریشه بسیاری از انحرافات فرق در چه نوع جریاناتی بوده است (نک: اکبری، نصیریه، سرتاسر فصل۲). بدین سان اشکالات متأخران نسبت به آرای رجالی قدما تا حد زیادی رنگ میبازد. امروزه شواهد صحت بسیاری از نسبتهای اثری چون فرق الشیعه و یا رجال ابن غضائری و نجاشی به فرق از طریق آثار ایشان به دست آمده است.
و یا در ناحیه اخبار مثلاً در روایات قائلین به اینکه شبه سید الشهداء ع در کربلا بر حنظله شبامی افتاده است، لعن شدهاند. با مراجعه به منابع غلات میفهمیم که این مشرکان قائل به این مطلب اند، تا آنجا که عاشورا را عید دانستهاند. و نسبت وارده به غالیان در اخبار امامیه متیقن تر میشود. نمونههای متعددی از این دست قابل ارائه است (اکبری، نقش بازشناسی عقاید و احادیث نُصَیریان در اعتبارسنجی و فهم میراث روایی امامیه)
همچنین، در مورد اخبار بسیاری گرچه دواعی جعل در آن هویدا نباشد، اما به خاطر تفرد و ضعف سند علم آور نیستند. مراجعه به منابع فرق فراوان خبر را از تفرد بیرون میآورد، اخبار تفسیری و قرائات نمونههای بسیاری از این دست دارد.
اما باید دقت نمود که اخذ به وجوه و احتمالات متلقی از نقلهای فرق منحرف گاه ما را به معنای صحیح نزدیک میکند و گاه دور. لذا همواره اصول محکم و احادیث معتبر باید محور بررسیها باشد. مثلاً بنا بر خبری در چند مصدر امامی برخوردی تسامح آمیز با برخی از تارکین نماز از رسول الله ص گزارش شده است، که به ظاهر با اخبار ذم شدید نمیسازد. (عَن بُرَیدِ بنِ مُعاوِیَهَ قالَ: کُنتُ عِندَ أَبِی جَعفَرٍ ع … فَقالَ إِنَّ رَجُلًا أَتَى النَّبِیَّ ص فَقالَ یا رَسُولَ اللَّهِ أُحِبُّ المُصَلِّینَ وَ لا أُصَلِّی… فَقالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ أَنتَ مَعَ مَن أَحبَبتَ. الکافی، ط – الإسلامیه، ج۸، ص۸۰/ ح۳۵) قاضی نعمان اسماعیلی همین خبر را با اضافهای از امام باقر ع روایت نموده که آن را ناظر به ترک نماز تطوعی دانسته و این وجه با اخبار امامیه سازگار است. (دعائم الإسلام، ج۱، ص۷۲)
اما مثالی از وجوه دورکننده، روایات نامعتبر منابع غلات (مانند الهدایه الکبری) در تحریف و تاویل روایات معتبر لعن ابوالخطاب و سران غلو است. از آنجا که روایات متواتر لعن را نمیتوانستند انکار کنند، مدعی شدهاند که امام برای ساکت کردن شیعه آنان را لعن نمودهاند. این توجیهات در روایات معتبر رد شده و به دسیسه آنان اشاره شده است. بنا براین اخذ به این وجه اگر چه انسان را به گمراهی میکشد، اما اهل دقت میتوانند از آن بیشتر خبث این جریان کذاب دین ستیز را دریابند.
۴- نقدی بر مطلقنگری به منابع امامیه
پژوهشهای متعددی نمونه اشکالات عمومی حدیث اهل سنت و چالشهای ضبط حدیث و در دو سده نخست را نمایاندهاند (ابوریه، أضواء علی السنه المحمدیه؛ شهرستانی، منع تدوین حدیث؛ همو، تاریخ الحدیث النبوی فی عهد أبیبکر؛ جلالی، تدوین السنه الشریفه؛ علیدوست، نقش ائمه ع در تهذیب آثار نبوی؛ فرج پور، اعتبارسنجی منابع حدیثی عامه).
با وجود آسیبهای گسترده منابع فرق دیگر، بنا بر ضروری روایات بیشمار از ائمه ع نیز همه روایات منسوب به شیعه نیز صحیح نیستند. روایات امامی در زمینه جعل جاعلان بسیار زیاد است، و در بعضی از اخبار بر خطر بیشتر کذابان منتسب به شیعه تأکید شده است که بر اهل بیت دروغ میبندند! (نمونه اخبار فراوانی دروغپردازان در هر دوره: الکافی، ط – الإسلامیه، ج۸، ص۲۵۴؛ تحف العقول، ص۳۰۹؛ رجال الکشی، ص۳۰۵/ ح۵۴۹، ص۱۳۷/ ح۲۲۰، ص۲۹۷؛ علل الشرائع، ج۱، ص۱۹۵؛ الأمالی للطوسی، ص۴۱۵ به سند صحیح)، و مطالعات نقد الحدیثی بسیاری نیز این معنا را تأیید میکند. همچنین، گاه قرائنی برای اطمینان به روایات فرق دیگر وجود دارد. بنا بر این منعی ندارد گاهی به روایتی شیعی نتوانیم اطمینان کنیم ولی به روایتی عامی در همان موضوع بشود اطمینان نمود.
دیگر اشکال مهم روش مطلقنگرانه پیشگفته در مورد اخبار فرق این است که در بررسی میزان اعتبار منابع به قرائن یک سویه مینگرند. مثلاً مرحوم امین استرابادی و برخی از اصولیان و اخباریان متأثر از ایشان در بررسی میزان اعتبار منابع به قرائن تقویت عنایت بالایی دارند، ولی قرائن بسیار به خلاف آن را در نظر نمیگیرند. (برای نمونه، تأمل در روایات رجال کشی و شواهد بسیار آن از دیگر آثار و نیز کلمات عالمان نقاد، در راستای تعدیل قضاوت در مورد منابع شیعه بسیار راهگشاست؛ بر خلاف زمانی که مثلاً به گزینش کلینی، روایات مذکور در الفوائد المدنیه یا جلد ۱و ۲ بحار الأنوار برای قضاوت کلی در مورد آثار اکتفا شود).
در بررسی اقوال عالمان نیز به همین نحو، نمیتوان فقط به تأییدات شیخ صدوق و طوسی در مورد روایات نگریست، اما از تضعیفات ایشان و دیگران غفلت کرد؛ چنانکه جمعی از متأخران به عبارتی از سید مرتضی در راستای اثبات تواتر اخبار مصادر حدیث امامیه مانند کتب اربعه استناد جستهاند، (الفوائد الطوسیه، ص۲۲۰؛ الدرر النجفیه، ج۲، ص۱۱۵؛ الفوائد المدنیه، ص۹۳، ۱۳۵) اما از عبارات بسیار دیگر مرتضی در تضعیف دستههای مختلفی از اخبار از جمله در مجاورت همان فراز مورد استناد سخنی نگفتهاند.
فارغ از صحت و سقم نقدهای قدما بر اهل حدیث (نمونه: صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳؛ إعتقادات الإمامیه، ص۲۲؛ کمال الدین، ج۱، ص۱۱۰، به نقل از ابن قبه؛ مفید، المسائل السرویه، ص۷۲؛ تصحیح اعتقادات الإمامیه، ص۱۴۹ شریف مرتضی، رسائل، ج۳، ص۳۱۰؛ ج۱، ص۲۶، ۴۱۰)، باید پرسید چرا در دوران اخیر در مقام قضاوت کلی در مورد آثار قدیم کمتر در نظر گرفته میشود؟ این شاهدی دیگر بر آن است که -برخلاف آنچه شهرت یافته- به برخی از اخباریان نسبت فحص ناقص در حوزه برخی از اصول استنباط دادهایم (اکبری، درنگی در عوامل تعارض در روایات، بخش۱تا۴).
آسیبهای اخبار فرق در مصادر امامیه
بر خلاف قاعده پر اشکال تسامح در فضائل اهل بیت ع (نقد مستند آن)، در اسناد قویتر از گونههای مختلفی از اخبار فضائل منسوب به اهل بیت ع نهی شده است. علاوه بر گزارشهای بسیار در نهی از اخبار غالیان و دروغ بستن ایشان در فضائل، در خبر ابن ابیمحمود از امام رضا ع از متفردات عامه در فضائل نهی شده است. (عیون أخبار الرضا ع، ج۱، ص۳۰۴) با این وجود گزارشهای مختلفی از عامه در کتب شیعه راه یافته که سند و متن آنها اشکالاتی دارد (مانند گزارش شکایت حضرت زهرا از امیر مؤمنان ع: علل الشرائع، ج۱، ص۱۶۳/ ۲؛ گزارش حکمت خلفا: الأمالی للطوسی، ص۲۶۵/ ح۴۹۵). بسیاری از اخبار در فضائل که با ضروریات قرآن و سنت نمیسازد (مانند خبر نفی بلایا در الخصال، ج۲، ص۵۱۶/ ۲ به نقل از ابن مهران) و یا با ضروریات تاریخ ناسازگار است، (مانند خبر شیر و فضه در الکافی، ج۱، ص۴۶۵) از نظر سندی وضعیتی مشابه فوق دارد (برای تفصیل نقدها: اکبری، نقش بازشناسی عقاید و احادیث نُصَیریان در اعتبارسنجی و فهم میراث روایی امامیه).
نمونه دیگری از این اخبار ضعیف السند، اخباری در فضائل است که از آسمانها و زمین خبرهایی میدهد، که با اولیات علم روز ناسازگار است! در حد فحص نگارنده بسیاری از این اخبار گزارشهای عامه یا غالیان و یا راویان مجهول است. و فقهای سر شناس اصحاب اهل بیت ع چندان میلی به این اخبار نشان ندادهاند. (مانند خبر سجاده در الکافی، ط – الإسلامیه، ج۸، ص۲۵۷)
با وجود دقت بالاتر مصادر متقدم، در قرون میانی برخی از آثاری که به نحو گسترده از منابع فرق اخذ کرده، فراوان به صورت مرسل و بدون سند مطالبی را به معصومان ع نسبت دادهاند که در مصادر متعدد قرون پیشین فرق دیگر همان خبر به نحو مسند به شخصیتهای دیگری نسبت داده میشود. به خصوص در علوم غیر اختصاصی یک فرقه مانند اخلاق، طب، نجوم، (برخلاف فقه که اختصاصی تر است) متون و نسخههای متعددی در هر فرقهای به شخصیتی دیگر نسبت داده میشود. به عنوان شاهد مطلب:
- بسیاری از مرسلات اخلاقی منسوب به ائمه ع در عوالی اللئالی، مجموعه ورام، آثار فیض کاشانی و… اسناد متصلی در مصادر متقدم صوفیه دارد که به دیگرانی نسبت داده شده است (مانند خبر العلم علمان و نسبت آن در مصادر متقدم به شافعی: عادلزاده، «العلم علمان»).
- بعضی از اخبار و آثار که با وسائط مجهول در دورانی به خاطر اطلاعات اندک از امامیه شمرده میشد، (مانند تحف العقول، دعائم، عیون المعجزات و حتی الهدایه الکبری و…) امروزه بی هیچ شبههای از فرق دیگر و گاه از بزرگترین مشایخ آنان دانسته میشود (برای نمونه: عادلزاده و اکبری، «رمزوارههای نصیری در الهدایه الکبری»؛ «نمود مذهب نصیری ابن شعبه حرانی در تحف العقول »؛ نیزنک: باقری، «پژوهشی در انتساب چند اثر جدید الإنتشار به ابومحمّد حسن بن علی بن شعبه حرّانی»؛ «حقائق أسرار الدین، متنی کهن از میراث نصیریه»، ص۱۶۸-۱۸۰).
- متنی مانند توحید مفضل در سنت روایی عامه، زیدیه، نسطوریان مسیحی، امامیه و نصیریه، به رجال مختلفی منسوب است (برای نمونه: رحمتی، مفضل بن عمر و کتاب التوحید منسوب به او؛ صالحی، توحید مفضل بن عمر جعفی در ترازوی نقد، ۱۳۹۶ش).
- نویسنده کتاب مصباح الشریعه هیچگاه مشخص نبوده و کتاب به شخصیتهای زیادی منسوب است، یعنی: امام صادق ع، هشام بن حکم، فضیل عیاض، شقیق بلخی، سلیمان صهرشتی، ابوالقاسم قشیری، ابوالحسن شاذلی، شهید ثانی و عارفی صوفی از خراسان اواخر قرن ششم تا اوایل هفتم. هر کدام از این نظریه ها کاستیهایی دارند. نویسنده مصباح یک صوفی سنی مذهب از اواخر قرن ۴ تا ۵ است (محمدی و روحی، «هویت نگارنده مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه»، علوم حدیث، ۱۳۹۹ش).
بسیاری اوقات تعیین خاستگاه این روایات و شناخت مؤلفان بدون بررسیهای دقیق فرقهشناسی و اعتبارسنجی ممکن نیست. همچنین به طور خاص در روایاتی مانند اخبار اخلاقی، سنن و طبیعیات که موضوع حکم فقهی و یا عقاید خاص فرق نیست، بیشتر با روایات منتقله و انتسابهای موازی مواجهیم. البته، در روایات فقهی و کلامی نیز گاهی تغییر و تحریف شاخصههای فرقهای، خبری میتواند به مذهب دیگر انتقال یابد (برای نمونه: اکبری و عادلزاده، حدیث اسید بن صفوان؛ نقش جریانشناسی و ساختار اسناد در اصالتسنجی روایت)
جمعبندی:
پس بنا بر ادله بسیار و روایات متعدد:
۱- ضرورتاً منابع امامی همانند دیگر فرق همچون فرق عامی هم روایات صحیح دارند، و هم روایات جعلی. تنها درصد اینها و اتقان این منابع تفاوت دارد که با فحص فحص گسترده و ادله تفصیلی معلوم میشود. گرچه میزان اصالت و نحوه مراجعه به منابع فرق مختلف میکند؛ اما دلیلی نداریم که مثلاً روایت شیعی در هر شرایطی بر روایت سنی در هر شرایطی ترجیح دارد. بلکه برعکس برای نمونه، اگر روایتی سنی موافق با کتاب موافق کتاب میتواند بنا بر قرائنی بر روایتی شیعی مخالف کتاب ترجیح داده شود. در سوی دیگر در تاریخ قطعیات و ضروریاتی داریم، که خبری بیسند و غریب بر خلاف آن، به صرف شیعی بودن برای کنار گذاشتن ضروریات نیست. طبعاً روایات شریفه مخالفت عامه اطلاق ندارد (اکبری، درنگی در عوامل تعارض در روایات، بخش۵).
۲- شیعی و غیر شیعی بودن یک منبع تلازم دائمی با شیعی یا غیر شیعی بودن اخبار آن منابع ندارد.
این نکات هرچه بیشتر لزوم مراجعه به مصادر اولیه را نشان میدهد، و البته با وجود اعتبار بالای برخی از این مصادر نمیتوان نگاهی مطلق به اعتبار همه اخبار این آثار داشت.
📜 برای مطالعه بیشتر
حمید باقری، «کارکردهای نقل روایات اهلسنّت در منابع شیعی با تکیه بر روایات تفسیری»، مجله علوم حدیث
همو، «حدیث موثق و اعتبار آن نزد دانشمندان امامی»
مهدی جلالی، سمانه رباطی، «بررسی تطبیقی روش ابن غضائری، شیخ طوسی و نجاشی در تعامل با راویان غیر امامی»
حمیدرضا بصیری، فرشته دارابی، «میزان اعتبار راویان عامه از دیدگاه علمای شیعه»